ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

بزرگ شدم دیگه

مامان و بابا من دیگه بزرگ شدم و شما رو خوب میشناسم برا همین همش براتون میخندم . ای جونننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننم عزیزم خیلی خوشگل میخندی .بازم بخند . فدات شه مامانی ...
29 مرداد 1390

رفتم بیمارستان خاله اینا

  دیروز بعد از اینکه با مامان و بابایی رفته بودیم مرکز بهداشت برای چکاپ سه ماهگیم، رفتیم بیمارستان خاله هدی که یه سری هم به اون بزنیم. خاله هدی هم که هرچی منو ببینه دوباره مثل ندیده ها رفتار می کنه از خوشحالی نمی دونست چیکار کنه! من و مامانی رو برداشت و برد قسمتهای مختلف بیمارستان و منو به همه دوستاش نشون داد. دوستای خاله هدی هم مثل خودشن! اونا هم سر من دعوا می کردن که کی منو بغل کنه (خاله هدی و خاله سارا هم همیشه سر بغل کردن من دعوا دارن) من بنده خدا، اولش خواب بودم ولی خب از بس فشارم دادن بیدارم کردن و دست و پامو ماچ و بوسه و... خلاصه منم نامردی نکردم و دوباره دست گذاشتم به جبغ و گریه ... خب دوباره مامانی بنده خدا به بهونه شیر داد...
28 مرداد 1390

بعد از سه ماه

  یاسمین زر زر سه ماهه پنجشنبه ١٣٩٠/٠٥/٢٧ - وقتی منو جلو آینه نگه می دارن و توی آینه نگاه می کنم، ذوق می کنم و خنده ام میگیره.صدا هم درمیارم. -ذوق کردنم صدا دار شده. - بلد شدم هر از گاهی جیغ بزنم. - به صدای اطرافیانم از همون اوایل عکس العمل نشون می دادم. بخصوص بابایی که باعث شد از بیست روزگی آقو بگم. - الان کاملاً سرمو به سمت صداها می گردونم. -کمتر از یکماهم بود که گردن گرفتم و خیلی وقته که می تونم روی شکم (وارو) بخوابم و گردنمو به اطراف بچرخونم. - مامانم کاملاً قابل شناسایی از بین همه آدمهاست. گاهی اوقات برای رهایی از دست دوستدارام وقتی مامانو می بینم میزنم زیر گریه. یعنی منو...
28 مرداد 1390

دو روزه ديگه سه ماهه ميشم

فقط دو روز ديگه مونده! انشااله پنجشنبه 1390/05/27 من سه ماهه ميشم. توي اين چند روزه خاله هدي درگيرياي خودشو داشته و نتونسته درموردم مطلب بنويسه. مامان و بابام هم از بس گرفتار منن فقط ميان و يه عكسي ميذارن تا وبلاگم از رونق نيفته. خاله هدي قول ميده به عنوان هديه سه ماهگي من، پنجشنبه يا جمعه اين هفته بياد و از پيشرفتها و تغييراتم براتون بگه.  ...
25 مرداد 1390

کلاه صورتی

خدای من چقدر هوا گرمهههههههههههههههههههههههه!!!!!!!!! کلاهمو که سرم گذاشتم . آقو عینک آفتابیم کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ .   ...
24 مرداد 1390